به دوس دخترم میگم اگه من بمیرم چیکار میکنی ؟؟
.
.
.
.
.

.
.
.
میگه : وااااای خدا نکنه دیوونه (( من لباس مشکی مجلسی ندارم )))





یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی

شاپ با هم صحبت میکردند :
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو

بخرم !
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت
مایکروسافت و اپل رو بخرم !
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو روی میز

گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونهاانداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم....!




تو کوچه منتظر دوستم بودم تا از خونشون بیاد بیرون ...
دیدم یه درِ آینه ای بزرگ جلومه ...
اول رفتم جلوش و موهام رو مرتب کردم و
بعدش نمیدونم چرا مرض گرفت منو توش برا خودم ادا در میاوردم ...
بعد از 2 دقیقه یه زنه در رو باز کرد و با خنده گفت:
خدا پدر مادرت رو واست نیگه داره که دلمون رو شاد کردی.
کل خانومای داخل آرایشگاه رو از خنده پهن کردی رو زمین
)))))))))

:|

اصن یه وضی




دیشب اینترنتم قطع شد!!!!!!! :|
.
.
.
.
.
.
.
.
رفتم یه ذره با خانواده نشستم،
باهاشون آشنا شدم!
به نظر آدماى خوبى میان ))))))

نظرات شما عزیزان:

عسل کوچولو

ساعت15:48---24 بهمن 1391

- [ایمیل]

تشکر

ریحانا

ساعت15:45---24 بهمن 1391

- [ایمیل]

خخخییییللللیییی خوب بودن مرسی گوهر جون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: